بسم الله
اندر حکایت فراموشی «نه شرقی نه غربی» و تصاحب حب روسیه مکان ِ عقدهی فروخفتهی حب آمریکا
اَلَّذِینَ یَتَّخِذُونَ اَلْکٰافِرِینَ أَوْلِیٰاءَ مِنْ دُونِ اَلْمُؤْمِنِینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ اَلْعِزَّةَ فَإِنَّ اَلْعِزَّةَ لِلّٰهِ جَمِیعاً ﴿النساء، 139﴾[1]
وَ لاٰ تَرْکَنُوا إِلَى اَلَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ اَلنّٰارُ وَ مٰا لَکُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مِنْ أَوْلِیٰاءَ ثُمَّ لاٰ تُنْصَرُونَ ﴿هود، 113﴾[2]
یٰا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ حَسْبُکَ اَللّٰهُ وَ مَنِ اِتَّبَعَکَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ ﴿الأنفال، 64﴾[3]
چند مشاهده:
یک: روزی که پوتین به ایران آمده بود داشتم در راهرو یکی از مراکز تجمع نخبگان حزب الهی قدم می زدم، چند نفر بحث داغی راجع به سفر پوتین داشتند. شادی درونی خود را نمی توانستند پنهان کنند. تدابیر امنیتی ویژه پوتین را برای یکدیگر با آب و تاب تعریف می کردند؛ از ماشین ویژه او که از مسکو آورده بود تا استقرار تک تیراندازها تا شعاع دو کیلومتری سالن و حتی جمع کردن ادرار و مدفوع او توسط تیم امنیتی اش. این هیبت و عظمت امنیتی پوتین سخت برای آنها احساس عزت ایجاد کرده بود؛ در دل به خود می بالیدند که چنین کشوری با چنین رئیس جمهوری دوست و همراه آنهاست! اهدای قرآن به حضرت آقا را اتفاقی بینظیر می خواندند. بحثشان تا آنجا پیش رفت که یکی در حالی که قند در دلش آب می شد گفت «این مرد آخر شیعه می شود»!
دو: سایتها هم برای حضرت ولادیمیر سنگ تمام گذاشتند. یکی کلیپ کاملی درباره ورود او به تهران با تمرکز بر تیم امنیتی او ساخته بود، چند دقیقه فقط اندر عجائب ماشین مرسدسبنزش که فقط ولادیمیر و آنگلا[4] از آن دارند صحبت میکرد. سایت دیگر را سر می زدی با اینکه کشورهای دوست، مستضعف و مسلمان دیگری هم در اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز حضور داشتند، خبری از آنها پوشش نمیداد و نیمی از خبرهای خود را به روسیه عزیز اختصاص داده بود. یکی دیگر از این سایتها که ظاهرا اهل اندیشه و فکر است و برای نظام هم تولید سیاست میکند تحلیل متحیرکنندهای از اهدای قرآن به حضرت آقا کرده بود. او این حرکت پوتین را نشان از شناخت دقیق پوتین از جایگاه سیاسی و معنوی امام خامنهای دانسته بود و آن را امارهای گرفته بود بر اینکه روسیه با اسلام سرناسازگاری ندارد.[5] (البته بگذریم از اینکه روسها نسخه اصلی قرآن را نداده بودند و نسخه فکسیمیله[6] اش را آورده بودند.)
سه: اوضاع گروههای بحث هم دست کمی نداشت. یکی گفته بود «تقدیم قرآن مرا برد به حال و هوای نامه امام به گورباچف»؛ یکی می گفت «آقا برای پوتین سنگ تمام گذاشت و پوتین هم برای آقا» و از همه دردآوردتر جملهای بود که می گفت «چون در سوریه به بن بست خوردهایم باید قدرت بزرگتری بیاید و قضیه را تمام کند». برخی حتی پوتین را در زمرهی سران جبههی مقاومت میشمردند. عکس زیر هم که در گروهّها منتشر شده گرچه شوخی است اما از سر ِ درون خیلیها خبر میدهد:
چهار: این ذوقزدگی در بین مسئولین هم دیده میشد. برخی گفته بودند «شاید بتوان گفت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در طول این ۳۷ سالی که از انقلاب میگذرد، ملاقاتی با این کیفیت و با این اهمیت و با این محتوا، بنده سراغ ندارم».[7] جالب اینجاست که دیگری با احساس عزت فراوان عکس دیدار پوتین با امام خامنهای را با عکس حضور استالین در تهران مقایسه کرده بود و لابد آن را فتح الفتوحی در نتیجه دیپلماسی انقلابی و هوشمندانه جمهوری اسلامی می دانست.[8] البته مسئول دیگری صراحتا به این ذهنیت اذعان کرده بود و گفته بود: «با این شرایط روسیه و چین همپیمان شدند و به ما پیغام دادند که یا با ما هستید یا با آمریکاییها اما تدبیر انقلاب به گونهای شد که آنها وارد تدابیر ایران شدند»[9].
پنج: سقوط جنگنده سوخو-۲۴ هم مزید بر علت شد. عدهای آن را واکنش طرف ترکی و غربی به اتفاقات «بسیار مهم و کم نظیر» ایران برشمردند، برای اینکه تاثیرات مثبت جهانی دیدار پوتین و امام خامنهای در جبهه مقاومت تحت الشعاع قرار بگیرد. البته قضیه جذابتر شد وقتی سایتها عملیات آزادسازی خلبان روس را تشرح کردند. این عملیات که با طراحی و فرماندهی سردار رشید سپاه اسلام انجام شده بود با شرکت حداکثری طرفهای مختلف متحد علیه تروریسم یعنی ایران، سوریه، حزب الله و ایران؛ آن هم بعد از ناکامی نیروی هوایی روسیه و البته ترکیه برای درآوردن خلبان از چنگ معارضین سوری به نهایت رسیده بود[10]. اینجا بود که دیگر عمق روابط استراتژیک ایران و روسیه و شاید حتی اسلام و روسیه نمایان شد! البته ناگفته نماند که این عمق قبل از این واقعه توسط سردار رشید ایجاد شده بود. آنجا که ایشان در ملاقاتی با جناب پوتین از وی خواسته بودند که مهمترین تهدیدات امنیتی خود را برشمارند و سردار رشید بعد از بیان چند تهدید توسط پوتین به او یادآور شده بود که مهمترین تهدید شما جهادیهای چچنی جنوبتان هستند و اگر شما نیایی و کار سوریه را یکسره نکنی این سیل جهادیها که امروز در سوریه هستند به چچن و جنوب روسیه بازخواهند گشت و با سی میلیون مسلمانی که در کشورت هستند برایت مشکل ایجاد خواهند کرد[11]. پوتین هم احتمالا یاد گذشتهها افتاده وقتی که به عنوان افسر کا.گ.ب این چچنیها را سرکوب میکرده و ترسیده که دوباره بخواهد آن اتفاقات بیفتد و این شده که این اتحاد میمون علیه تروریسم در مقابل اتفاق غربی شکل میگیرد.
زنگ تاریخ:
یک: روز 11 دسامبر سال 1999 نیروهای ارتش روسیه از سه مسیر مجزا به شهر گروزنی[12] حمله کردند. فرمانده مستقیم عملیات کسی نبود جز افسر سابق کا.گ.ب: ولادمیر پوتین که اینک به دنبال تکمیل پروژه ناکام نخست وزیر پیشین بوریس یلتیسن در جریان جنگ اول گروزنی بود. بهانه حمله چیزی بود که دو سال بعد در جریان تهاجم آمریکا به افغانستان ـ پس از واقعه مشکوک یازده سپتامبر ـ توسط جرج بوش از آن تحت عنوان «حمله پیش گیرانه» یاد شد. روسیه مبارزان چچنی را متهم به نفوذ به داخل مرزهای خود و انجام عملیات تروریستی کرد و این بهانه ای شد تا با قوایی چندین برابر جنگ نخست، به شهر گروزنی حمله کند و احتمال شکست را تا حد امکان کاهش دهد. جنگ به ظاهر با اشغال و شکست چچن به پایان رسید اما درگیری های پراکنده کماکان ادامه یافت. هزاران نفر غیر نظامی در جریان این جنگ توسط نیروهای تحت امر پوتین قتل عام شدند، شهر گروزنی به کلی ویران شد، شدت تخریب آنقدر بالا بود که سازمان ملل در سال 2003 شهر گروزنی را ویران ترین شهر دنیا نام گذاری کرد.[13]
تصویر بالا نظامیان روس را در شهر گروزنی بعد از جنگ دوم نشان میدهد.
دو: اعتماد و اتکای مسلمانان به جبهه شرقی برای مقابله با جبهه غربی سرگذشت دور و درازی دارد. جنگ اعراب و اسرائیل ۱۹۷۳ از مصادیق بارز آن است. آنجا که سران عرب با وعدههای روسّها جنگ را آغاز کردند اما نوبت به تضرر اسرائیل که رسید پای خود را عقب کشیدند و مسلمانان را تنها گذاشتند بلکه از پشت به آنها خنجر زدند. افراد آگاه مسایل بین المللی می دانند که روسیه هرچقدر هم با جبهه مسلمانان همراه بشود پای اسرائیل که وسط بیاید حاضر به هزینه دادن نیست.
سه: همینطور ماجرای فروش سامانه اس ۳۰۰ به ایران را از یاد نمیبریم. سال ۱۳۸۷ ایران پنج سامانه اس ۳۰۰ به ارزش ۸۰۰ میلیون دلار را از روسیه خریداری میکند اما روسیه از تحویل این سامانه به ایران خودداری میکند. روسیه دلیل این تصمیم را تحریمهای بین المللی علیه ایران اعلام میکند. قابل توجه است که این اقدام روسیه در دوران نخست وزیری جناب پوتین اتفاق افتاده و در دوران ریاست جمهوری وی نیز ادامه یافته است. گرچه بعد از توافق لوزان پوتین دستور لغو ممنوعیت تحویل سامانه موشکی به ایران را صادر میکند-که البته هنوز به دست ایران نرسیده است- اما واضح است که این تصمیم پوتین به خاطر کم شدن فشارهای سیاسی همکاری با ایران از سوی غرب است و نه علاقه به ایران. مشابه این داستان درباره نیروگاه اتمی بوشهر هم اتفاق افتاده است. جالب این است که سفیر ایران در روسیه دامان روسها را از این دو قضیه اینگونه پاک میکند: « ... این اتفاقها در شرایطی رخ داده بود که قطعنامه ١٩٢٩ در مورد ایران تصویب شده و فضای روانی بینالمللی علیه ایران تحریک شده بود. ... علاوه بر این در روسیه هم رئیسجمهوری متمایل به غرب روی کار بوده است و قرارداد اس 300 را لغو کرد. اکنون رویکرد روسیه در این خصوص اصلاحشده و قرارداد جدیدی منعقد شده ... تاخیرهایی هم در احداث نیروگاه بوشهر صورت گرفت که مانند بسیاری از پروژههای داخلی است که با تاخیر اجرا میشود و بخش دیگری از این تاخیر هم میتواند به دلیل تعلل تکنیسینهای روس باشد. بخش دیگر این تاخیر هم به دلیل کارشکنی تحریمها بوده است.»[14]
چهار: شرکت روسیه در قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران از مصادیق بارز دیگر بی اعتمادی به روسها و هر کشور کافر و مستکبر دیگری است. در جریان مذاکرات، روسها و چینیها نشان دادند عطش زیادی برای گرفتن امتیاز از غرب برای موضع گیری علیه ایران دارند. در قطعنامه 19۲۹ هم روسها به راحتی تمامی قطعنامه را میپذیرند و بعد از آن پوتین فرمان قطع تمام همکاریهای نظامی و هستهای با ایران را صادر میکند. در فرمان ولادیمیر پوتین آمدهاست: «تمامی سازمانها و دستگاههای دولتی، بانکها و موسسات و اشخاص حقوقی وحقیقی زیر حوزه قضایی روسیه باید به خاطر داشته باشند که از تاریخ ۳ مارس سال ۲۰۰۸، از انتقال، یا تأمین هر نوع مواد، یا تجهیزات و یا فناروی هستهای که امکان استفاده دوگانه نظامی و غیرنظامی از آنها وجود دارد، از خاک روسیه به ایران ممنوع است».[15]
زنگ قرآن:
یک: قرآن کریم از هرگونه پیوند قلبی یا دوستی بین مسلمانان و کفار شدیدا نهی میکند. در آیات متعددی اینکه مومنان، کافران را ولی خود بگیرند مورد مذمت قرار گرفته است. (نمونه این آیات، آیه اول این سیاهه و آیات دیگری مثل ﴿آلعمران، 28﴾، ﴿النساء، 144﴾، ﴿المائدة، 51﴾، ﴿المائدة، 57﴾، ﴿التوبة، 23﴾، ﴿الممتحنة، 1﴾ است.) ولایت در این آیات دست کم به معنای دوستی قلبی و علاقه هست. کما اینکه در آیه « یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیٰاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ» واژه مودت آمده است که دلالت بر معنای مذکور دارد. همچنین در آیه ۲۸ آل عمران به قرینه آیه بعدش که می گوید: «قُلْ إِنْ تُخْفُوا مٰا فِی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اَللّٰهُ» مشخص می شود این ولایت امر درونیای بوده که مومنین در سینههاشان پنهان میکردهاند؛ یعنی یک حب و علاقه یا عظیم شمردن یا طلب نصرتی از کفار بوده است. از اینها که بگذریم شواهد قرآنی و روایی زیادی میتوان اقامه کرد که مومن نباید در دل و در زبان هیچ حب و علاقهای نسبت به کفار داشته باشد. لذا جامعهی ایمانی ما و امت اسلامی باید حواسش به خودش باشد که مبادا در دل یا در زبان دوستی کافری را جایگزین دوستی مومنان کند. اگر ما در دلمان یا رفتار و گفتارمان به گونهای باشیم که امثال آقای پوتین یا هر کافر[16] دیگری که در جایی منافع ما را تامین میکند عزیزتر از مومن و مسلمانی باشد که هرچند با او اختلاف داریم اما در جبههها علیه باطل مبارزه میکند آنوقت دیگر نباید امیدی به نصرت الهی داشته باشیم: « وَ مَنْ یَفْعَلْ ذٰلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اَللّٰهِ فِی شَیْءٍ».
دو: در آیه اول این سیاهه یعنی آیه ۱۳۹ النساء بعد از نهی از دوستی و نزدیکی به کفار آمده: « أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ اَلْعِزَّةَ فَإِنَّ اَلْعِزَّةَ لِلّٰهِ جَمِیعاً». نشان میدهد عدهای به کفار نزدیک میشدند و با آنها رابطه دوستی برقرار میکردند برای اینکه مقداری از عزت کفار به آنها برسد. وقتی جامعهی ایمانی ما عدهای را که به دنبال عزت یافتن از طریق رابطه با امریکا هستند مذمت میکند خود چگونه میتواند بادی در غبغب بیندازد و به اتحاد کشورش با کشور قدرتمند روسیه افتخار کند؟ چگونه میتواند در حل کردن مسایل داخلی امت اسلامی خود را نیازمند کمک کشور غیر اسلامی بداند و خیلی راحت بگوید باید کشور قدرتمندی بیاید و قضیه را حل کند؟ نشان میدهد ما به انحصار عزت نزد خداوند باور نداریم و هنوز از جاهای دیگر دنبال عزت و بزرگی میگردیم.
سه: مطابق آیات «... فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ اَلْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاٰ أَیْمٰانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ» ﴿التوبة، 12﴾ و « یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا قٰاتِلُوا اَلَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ اَلْکُفّٰارِ وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ مَعَ اَلْمُتَّقِینَ ﴿التوبة، 123﴾ وظیفهی حکومت اسلامی ما قتال با ائمهی کفری است که در دسترسمان است و دستمان به او می رسد. این مفهوم امروز مصداقی جز آمریکا و اسرائیل ندارد و وظیفه ما در قبال بقیه کافران و ظالمان فعلا صلح است (قاعدتا در صورتی که دست به خصومت جدی و عهدشکنی نزنند). از این روست که ما فعلا در صلح با روسیه به سر میبریم. اما آیا این میتواند دلیلی باشد بر اینکه ما به این کشور اتکا و رکون کنیم؟ آیه دوم ِ ابتدای این سیاهه میگوید: « وَ لاٰ تَرْکَنُوا إِلَى اَلَّذِینَ ظَلَمُوا». آیا ما در ظالم بودن حکومتهای همچون حکومت فعلی روسیه شک داریم؟ اگر کسی شک دارد زنگ تاریخ بالا تنها بخش کوچکی از مصادیق ظلم این حکومت است به مردم ایران یا مردم مسلمان خودش یا مسلمانان جهان. آیا عمل امروز بعضی از ما در نسبت با روسیه مصداق رکون به ظالم نیست؟ اینکه ما در بخش اعظمی از مناسبات خود به روسیه محوریت بدهیم و با او متحد جنگی شویم آن هم در فضای امت اسلامی به نظر میرسد مصداق رکون به ظلمه است که ائمه در موارد مختلف با به کار بردن آیهی: « وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً»[17] از آن خودداری کردهاند.[18] ادامه آیه ۱۱۳ هود به کسانی که رکون به ظلمه میکنند وعده آتش میدهد و میگوید شما را غیر از خدا ولیای نخواهد بود و یاری نخواهید شد: «وَ لاٰ تَرْکَنُوا إِلَى اَلَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ اَلنّٰارُ وَ مٰا لَکُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مِنْ أَوْلِیٰاءَ ثُمَّ لاٰ تُنْصَرُونَ». اینها را ضم به این بکنید که در آیات ولایت کفار که در بخش یک گفته شد؛ یک معنای ولایت، نصرت است و اصطلاحا به آن ولایت نصرت میگویند. انتهای همین آیه ۱۱۳ هود هم نشان از این دارد که ولایت در اینجا معنای نصرت میدهد. لذا آیاتی که نهی از ولایت کفار میکند از نصرت کردن و نصرت گرفتن از آنها نیز نهی میکند.
چهار: اما آیه سوم و آخر ِ صدر ِ این سیاهه به وضوح اشاره به این مطلب دارد که برای هر حرکت اجتماعی در امت اسلامی خداوند و مومنین ِ تابع ولی، کافی هستند تا آن حرکت به نتیجه برسد: « یٰا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ حَسْبُکَ اَللّٰهُ وَ مَنِ اِتَّبَعَکَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ»[19]. این آیه که از آیات سوره انفال است در مورد قضایای جنگ بدر نازل شده است. سختی شرایط آن جنگ و قلت عدد مسلمین بر مخاطبان پوشیده نیست. کما اینکه در اوایل همین سوره انفال وقتی اوصاف جنگ را بیان میدارد از برتری مالی، عددی، تجهیزاتی و ژئوپلتیک مشرکین بر مسلمین پرده برمیدارد. اما با این حال خداوند به رسولش اطمینان میدهد که پیروزی با توست و من و همین مومنینی که از تو تبعیت میکنند برای پیروزیات کفایت میکند. اینکه تعداد و وضعیت ایمانی این مومنین تابع ولی باید چقدر باشد تا ما بتوانیم آن را بر وضعیت امروزمان تطبیق دهیم بحث مجزایی میطلبد. اما در درس این آیه برای وضعیت امروز ما همینقدر بس است که هیچگاه از ما نخواسته از بیرون امت اسلامی و به خصوص ظالمین برای پیروزی کمک بگیریم و خداوند خودش (نصر خودش) و مومنین را برای ولی امت کافی دانسته است. همچنین در دو آیه قبل این مطلب به نحوه دیگر بیان شده است: « وَ إِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اَللّٰهُ هُوَ اَلَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ ».[20]
تحلیل پایانی:
از نظر حقیر ریشه این مشکل در بین جامعه ایمانی به عدم شناخت دقیق از معارف اسلام به خصوص عدم رجوع به قرآن و همچنین غربستیزی سیاسی به جای غربستیزی عمیق و اندیشهای برمیگردد.
یک: کسی که خود را در اختیار معارف اسلام قرار دهد و درونش را از هر محاسبهی ایندنیایی خالص کند -حتی اگر همه دنیا علیه او جمع شوند- تنها امیدش به وعدههای الهی خواهد بود و ذرهای در دلش میل به بیرون اسلام و امت اسلامی پیدا نخواهد کرد. درست همانطور که آیه ۱۷۳ سوره آل عمران میگوید: « اَلَّذِینَ قٰالَ لَهُمُ اَلنّٰاسُ إِنَّ اَلنّٰاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزٰادَهُمْ إِیمٰاناً وَ قٰالُوا حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ ». حالا این عدم خلوص در عدهای خودش را در میل و علاقه به آمریکا و ترس از او نشان میدهد و اما ما حزب الهیها که سعی میکنیم خودمان را از این رذیله پاک نگه داریم شیطان از درهای دیگر وارد میشود و تلاش میکند امید به حمایت و نصر کشورهای دیگر غیر آمریکا پیدا کنیم؛ به یک معنی انگار همان نقشی که کاخ سفید برای عدهای پیدا کرده را میخواهد درباره کرملین برای ما ایجاد کند؛ درحالی که دل ما باید لبالب از بغض همه ظالمان عالم پر باشد.
دو: وقتی مومنین امت و بسیجیان ِ ما ستیز خود با آمریکا را درست و عمیق نشناسند و این درگیری را یک درگیری سیاسی و در لایه سیاستهای حکومت ببینند ممکن است باعث شود احساس دوستی و نزدیکی با روسیه و کشورهای مثل او کنند. اصلا کاملا محتمل است که اگر خود امریکا تغییر رویه سیاسی بدهد و از خصومتهایش علیه ایران کم کند و مثلا نهج البلاغه یا اصول کافیای هم از موزههای خود به مسئولین هدیه دهد دیگر ما با آمریکا هم مشکلی نداشته باشیم و همه با صلح و صفا زندگی کنیم. مشکل ما با آمریکا تنها سیاستهای دولتمردانش علیه کشور ما یا دیگر کشورها نیست، ما با اساس تمدن جدید و جریان تاریخی آن در مخالفت با انبیا مشکل داریم. ما با موجودیت هر دولت کفر و شرکی در جهان مشکل داریم و تا از بین رفتن همهی این دولتها و تشکیل حکومت اسلامی در سراسر زمین متوقف نمیشویم: « وَ قٰاتِلُوهُمْ حَتّٰى لاٰ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ اَلدِّینُ کُلُّهُ لِلّٰهِ...» [21]
خداوند ما را در درک معارف دینمان یاری کند و ما را از هرگونه امید به نصرت و عزت هر کسی غیر از خودش خالص کند.
و السلام علی المرسلین و المومنین و رحمة الله و برکاته
حیدر عباسی یادکوری
۱۶ صفر ۱۴۳۷
[1] کسانی که کافران را به جای مؤمنانْ سرپرست و دوست خود می گیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان می طلبند؟ یقیناً همه عزت و قدرت فقط برای خداست.
[2] و به کسانی که [به آیات خدا، پیامبر و مردم مؤمن] ستم کرده اند، تمایل و اطمینان نداشته باشید و تکیه مکنید که آتش [دوزخ] به شما خواهد رسید ودر آن حال شما را جز خدا هیچ سرپرستی نیست، سپس یاری نمی شوید.
[3] ای پیامبر! خدا و مؤمنانی که از تو پیروی می کنند [از نظر حمایت و پشتیبانی] برای تو بس است.
[4] آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان.
[5] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940904000006
[6] فاکسیمیله Fac-simile به چاپ عکسی از کتب قدیمی و نفیس میگویند که به شیوه خاص و با قیمت گزافی تهیه میشود.
[7] http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=31496
[8] http://www.nazarnews.com/101564
[9] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940903001122
[10] http://alef.ir/vdcivpapqt1azu2.cbct.html?313086
[11] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940903001122
[12] شهر گِروزنی مرکز جمهوری چچنستان در روسیه است.
[13] http://www.vidube.com/videos/2577/remember-the-name-of-this-genral
[14] http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/09/02/924895/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-s300-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
[15] https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86#cite_note-64
[16] کافر در ادبیات قرآنی عموما اهل کتاب را هم شامل میشود.
[18] از مصادیق آن می توان به داستان امام حسین ع و عبیدالله بن حر حنفی اشاره کرد که حضرت اسب او را قبول نکردند و آیه مذکور را خواندند. (امالی صدوق ص ۱۵۵) همین طور داستان عدم بیعت معاویه با امیرالمومنین ع و رجوع مغیره به آن حضرت و بیان درخواست معاویه مبنی بر ابقای حکمش در شام از جانب عثمان که آن حضرت در پاسخ آیه مذکور را می خوانند. (امالی طوسی ص ۸۷)